من هم بودم نمی بخشیدم - محرم اسرار
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محرم اسرار
درباره‌ی وبلاگ

به نام خدا سلام اینجا رو ساختم که از دلم برای دیگران و برای خودم بنویسم. امیدوارم دلنوشته‏هام تو اینجا مورد پسند دوستانم باشه. امیدوارم اینجا سکوی پرتابم به سوی شروع موفقیت‏های روز افزونم باشه.
موسیقی وبلاک
"
امکانات وب

بازدید امروز:54
بازدید دیروز:31
کل بازدیدها:317606

به نام خدا

سلام

ماه عسل دیشب رو حتما خیلی هاتون دیدید.

البته من از اول پای برنامه نبودم و تقریباً اوخر برنامه بود که به جمع خانواده برای تماشای برنامه اضافه شدم.

مامان می گفت قبلش یک مردی بود که می گفت من می خواستم خودم قاتل پسرم رو قصاص کنم اما بعد بخشیدمش.

حالا اما یه مردی هست که انگار نمی خواد ببخشه.

با این که اواخر برنامه بود اما خوب ماجرا رو فهمیدم.

پسر مرد دعوت شده، با یک پسر 18 ساله اختلاف پیدا می کنه و اون پسر بهش اطلاع می ده که بیاد تا با هم آشتی کنن. اما نگو که نقشه قتلش رو کشیده بوده.

و به جای آشتی کردن با همدستی دوستانش پسر رو می کشه.

حتی اگر جزئیات ماجرا در همین حد هم بود بخشیدن خیلی سخت می شد.

چون به وضوح روشن می شد  که قتل اتفاقی نبوده و همه چیز آماده شده.

اما خب شاید باز هم یه جوری می شد بخشید.

ولی جزئیات بیشتر از این بود.

پدر مقتول در جواب درخواست بخشش علیخانی و در جواب اینکه تنها اون پسر 18 ساله مقصر نبوده و ... (انگار می خواست بگه فرهنگ سازی و اینا...) گفت: من نمی بخشم. چون پسرم رو بد کشتن.

پسرم رو برای آشتی کردن می کشونه به محل قرار. بعد با دوستانش همدست می شه و می ندازه اون رو توی جوی آب و بعد با قمه به جمجمه ش می زنه.

بعد هم که مردم می خواستن کمک کنن، سر و ته کوچه رو به وسیله دوستاش می بنده تا کسی نتونه به پسرم کمک کنه و مطمئن بشه که حتما می میره.



والا من هم جای این پدر بودم هرگز نمی بخشیدم. تازه شاید هم خودم برای انتقام اقدام می کردم. و شاید دوست داشتم انتقامم به همون صورتی که پسرم کشته شده بود باشه.

این حقی هست که خدا به همه داده.

درسته که خدا گفته گذشت بهتره و ...

اما فکر می کنم گذشت و انتقام هر کدوم جای خودشون رو دارند.

اینکه گذشت بیشتر سفارش شده، به خاطر اینه که بیشتر اتفاقات ناخواسته یا از روی جهل آنی و خشم آنی بوده. و البته در این موارد هم خدا کاملاً انتقام رو امری حلال دونسته و هیچ ایرادی به منتقم وارد نمی کنه.


اما وقتی چنین ماجراهایی پیش میاد که نه جهل و خشم آنی هست و نه اتفاقی نا خواسته، بلکه هم عمد بوده و هم اصرار به صورت گرفتن مثلا در اینجا کشته شدن یک نفر، به نظر گذشت کردن اصلاً شاید جایز نباشه و اون دنیا به خاطر مظلوم واقع شدن از خودمون هم بازخواست کنند.

مثلا فکر کنید عده ای به مردم غزه بگن که در قرآن گذشت اومده شما موشک نزنید و گذشت کنید. که گذشت نزد خدا محبوب تره.

هیچ عقلی این گذشت رو نمی پذیره و جواب اون هایی که چنین منطقی دارن اینه که خداوند کسانی رو که در عین توانایی برای غلبه بر ظلم، خودشون رو در موضع مظلومیت قرار می دن هم مواخده می کنه.

خوب که به این ماجرا و حاشیه هایی که جناب علیخانی نگذاشت مطرح بشه، فکر می کنم.

به وضوح می بینم که پشت اون پسر، چقدر گرم و محکم  بوده که اینچنین بدون ترس قتلی رو مرتکب شده.

اینکه جامعه ورزش و... بیان واسطه بشن، نشون می ده که اون پسر حتما یک آقا زاده حالا نه از نوع درجه یکش، بوده که وقتی می بینه به خواسته ش نمی رسه، براش خیلی افت داره  که در عین قدرت نتونسته به چیزی که می خواد برسه. بعد هم به خاطر قدرت بی نهایتی که در پشتش توهم می کنه و در کنارش آخرت و خدا رو دست کم می گیره، به خودش یک حق قانونی و شرعی و عرفی و اخلاقی و... می ده که می تونه یک فرد بی گناه رو بکشه تا به خیال خودش انتقام بگیره.

من باز هم عقیده خودم رو می گم که چنین افرادی رو اگه مجازات نکرده و ببخشیم اون گناه مظلوم واقع شدن رو انجام دادیم و اون دنیا مواخده خواهیم شد.

از اون پدر هم می خوام با توکل به خدا از هیچ قدرتی نترسه و هیچ وقت اون پسر رو نبخشه و درخواست انتقام داشته باشه.

به آقای عیلخانی هم که دنبال ریشه ی مشکلات هستند می گم که، هر چند نگذاشتی قضیه شفاف مطرح بشه، اما واضح بود که قدرت هایی هر چند نه چندان قدرت، پشت ماجرا هستند و ریشه، همین قدرت طلبی و آقازادگی و تکبر هست.

اگه واقعا دنبال حل ریشه ای هستی، سعی کن این توهم قدرت آقا زاده ها رو درمان کنی. توهمی که به خاطر قدرت و ثروت و جایگاه پدرانشون بهشون دست داده


[ سه شنبه 93/4/31 ] [ 2:8 عصر ] [ پارسا زاهد ] [ نظرات () ]
اوقات شرعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پیوندهای دوستان